سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شیدایی
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
 RSS 
اوقات شرعی

کوروش : فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزا بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد.

اولین بیانیه و لوح حقوق بشر را کوروش کبیر نوشته است که استوانه نوشته شده آن اکنون در نمایشگاه «امپراطوری فراموش شده» در لندن است.

TinyPic image

دکتر امان قرایی مقدم:

نیمی از مردم جهان در جهل و تاریکی بودند که ایرانیان متمدن در آموزش،علوم و فنون، شالوده تمدن‌های دیگر جوامع شدند.


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
یکشنبه 86 خرداد 6 ساعت 12:37 صبحبازگشتی دوباره

درودبرگرامی همدل.

دوباره آمده ام.دوباره کنش ام را از سر می گیرم و دوباره می نویسم.

شادوپیروزباشید.


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
یکشنبه 85 بهمن 1 ساعت 2:19 صبحترک آغوروآذری آریایی یکسان نیستند
در این میان پس از حدود ۸۰۰ سال پس از شکست ایرانیان از

اعراب، برای نخستین بار اقوام و قبیله های نیمه وحشی ترک

مجال رخنه به درون ایران را پیدا کردند. گزارش های تاریخی

نشان دهنده ی آن است که برخی زمانها ایرانیان خودخواسته

و در بشینه ی زمانهای دیگر ترکها به شیوه ی خود، کشت و

کشتار به درون ایران راه یافتند و بیشتر در آذرآبادگان ساکن

شدند. اما با وجود فرمانروایی ترکها در چند صد سال و

پشتیبانی های آنها از قبائل رخنه گر در آذرآبادگان، دیده میشود

که شمار اینها از باشندگان اصلی و آذربایجانی ها کمتر بوده و

 
در درازای زمان از دید نژادی حل شده و از بین رفته اند. اینها

نتوانستند فرهنگ ایرانی و چند هزارساله ی آذری ها را از بین

ببرند و تنها با یاری فرمانروایان ترک به دگرگونی ۶۰٪ ی زبان

مردم آذرآبادگان بسنده کردند. در اسناد و مدارک تاریخی و

بازگویی ها بارها ثابت شده که مردم آذرآبادگان پیش از یورش

قبائل ترک به زبانی ایرانی و هم ریشه با فارسی به نام پهلوی

آذری که شاخه ای از زبانهای شمالی پهلویست سخن میگفته

اند. به سادگی میتوان دریافت که این زبان پیشینه ای تنها ۳۰۰

ساله دارد در آذرآبادگان و ایران اصالتی ندارد. مردم آذرآبادگان

باید در پی اصالت راستین خود  باشند. هم میهنان اذری و

ارجمند، زبان کنونی مردم آذرآبادگان همچون زبان پارسی که

آلوده به ویروس تازیست، آلوده به ویروس ترکی شده و زمان

پالایش آن رسیده. بدبختانه پان ترکهای بی هویت با بهره بردن

از همین میخواهند هویت اصیل آذری را از مردم این دیار گرفته

و به گونه ای سستی فرهنگی که ترکها داردند را همچون زالو

از آذری های آریایی، جبران کنند. زهی پندار باطل که اسطور

های و جشن ها و ریشه ی نژادی بسیار توانمندتر است از

زبان! آن هم زبانی بیگانه با پیشینه ای حدود ۳۰۰ سال!

 در بالا به ریختی چکیده از دید زبانشناختی به این پرسمان

پرداختیم. در اینجا از دید ژنتیک به این پرسمان مینگریم. با توجه

به بیگانه بودن ترکان در ایران و مهاجر بودنشان چامه سرایان ما

بارها به ریختی ویژه به آنها پرداخته اند و ویژگی های آنها را

گوشزد کرده اند. یک جمع بندی از این سروده ها چهره ی

ترکان را اینگونه نمایان میکند:

۱.خوی وحشی گری ۲. چشمان تنگ ۳. گونه های برجسته ۵.

قد کوتاه(از این دست به مغولها و تنگ چشمان آسیای میانه

میتوان اشاره کرد. ترک راستین اینها هستند)

 

به سادگی میتوان گفت که آذری های گرامی هیچ کدام از این

ویژگی ها را ندارد، و از آنجایی که ریشه ای یکسان و آریایی

دارند، همسان دیگر ایرانیان کرد و فارس و لر و ... چهره ای

همگون با همه ی تیره های ایرانی آریایی دارند.


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
چهارشنبه 85 اردیبهشت 27 ساعت 9:28 صبحنقدوبررسی ی طرح مبارزه بابدحجابی ازدیدگاه من.

درودبرگرامی همدلان .

عزیزان میخواهم طرح مبارزه بابدحجابی راازدیدگاه خودم

نقدوبررسی کنم.

وبسیارخوشنودمیشوم اگرشماهم نگرش خودرادراین

موردبگویید.

به نگرش من این که بافسادوافرادخلافکارمبارزه کنندکنشی بس

ستودنی وشایسته

است.چون جامه ای وکشوری به نمان ایران بایدهمیشه پاک

باشد.

ولی اینکه کسی به خواهددرزندگی ی هومنان دیگردخالت

کندکنشی بس ناستودنی

وپست است.

درنگرش من این طرح نشان دهنده ی یک دیکتاتوری ی بزرگ

است.

عده ای میخواهند که مابه سلیقه ی آنها لباس

بپوشیم.غذابخوریم.زندگی کینم وحتی به سلیقه ی آنها

بمیریم.

ولی تاحالا نشده که اونا به سلیقه ی مالباس بپوشند.

به اعتقادات مااحترام بزارند.به سلیقه ی ما کشوررااداره کنندوبه

سلیقه ی ماهمدست ازحکومت بکشند.

تامامیایم سخنی بگوییم همش سرکوب

میشیم.ومانندبردگانی بایدازآنان اطاعت کنیم.

اگه آقای فلانی که ازکله گنده های حکومته فردابگه همه مردم

باید لباس سبزبپوشند

همه بایدبگیم چشم.ولی اگه تمامی ی مدم بیان بگن این

آدم بدرداین پست نمیخوره.

کله گنده های دیگه حمایتش میکنندومیگن شمابدید.این خوبه.

همدلان خودتان قضاوت کنید:

درطول تاریخ بشری تاحالا دیده شده که نگرش۶۷میلیون

انسان اشتباه باشه ونگرش ۳میلون دیگری درست؟؟؟؟؟؟

اگه چنین چیزی بوده که حتمابگیدتاماهم بدونیم.

اگرم نبوده که دیگه...... .

درحکومتی که خودش راجمهوری مینامه ومعتقداست که به مردم

متعلقه اون وقت

رایس مردم(ریس جمهور)بدون خواستن نگرش مردم طرحی

راثبت واجرامیکنه.

وکسی هم نیست که بگی آقای رایس جمهورمگه توکی

هستی!!!؟؟؟

توچی داری که مانداریم؟؟؟؟

مگه فکرتوازمخترعان مابالاتر؟؟؟؟

مگه مابردگان توهستیم که داری به زورقانونی را که

توواطرافیانت دوست

داریدتوسرمافرومیکنید؟؟؟؟؟

اگه دولت تویک دولت مردومی ی پس چراهنگام تثبیت این

طرح ازمن(مردم)نظرنخواستی؟؟اگرم دولتت مردمی نیست پس

چرابه ظاهرادعا به مردمی بودن میکنی؟؟

به همدلان مادرچنین جامعه ای میزییم.

رایس جمهورمابه نگرش من دراین کنش اش اشتباه بزرگی کرد.

چطوربرای انرژی ی هسته ای ازمردم نگرش خواست!!

چراشب وروزتلویزیون شده بودنگرش های مردم درباره ی انرژی

هسته ای.

ولی برای این طرح.... .

رایس جمهورماهمون کسی است که حق ماروازکشورهای

بیگانه گرفت وتوی دنیا

روی پاهاش ایستادگفت من مال مردمم.بالاخره یکی بایداین

کارومیکرد.

وبه راستی هم که اوحق ماروگرفت.

ولی الان برای این طرح چرادیگه نمیگه من مال مردمم؟؟؟؟

چراالان مال دولت مردان ومردان سیاسی شده؟؟؟؟؟

مابایدرایس جمهورمون رونجات بدیم.

رایس جمهوری ما گلی است درون مرداب.

اگه دیربجونبیم مرداب این گل زیباراقرق میکند.

این رایس جمهورمال ماست.ازمیان مردم است.

پس بایدآگاهش سازیم که به سخن هرکسی گوش ندهد.

عده ای هستن که میخواهنداین گل راپیش چشمان

ماخارنشان دهند.

ولی ککورخوندن.

این باردیگه نمیزاریم.

مگه همین چندشب پیش توسخنان زیبایش ندیدید چه

گفت!!!؟؟؟

گفت:عده ای میگویندکه بایددرمیان پیاده

روهارادیوارکشیم.

پس اس مردم آگاه باشددارندرایس جمهورماراواداربه این کنش

میکنند.

دست هایی پشت شرده است که خدامیدونه.

به جرات میگم که بعدازانقلاب تاحالا ایران رایس جمهوری به

این خوبی به خودش

ندیده بود.

خلی معذرت میخوام که اینومیگم.ولی هرچی تاحالا

بود.ازرایس توالت گرفته

تارایس جمهور همه مهمه آخوندبودن.ولی احمدی نژاد دست

همه راقطع کرد.

آقای احمدی نژادکنش های خوب بسیاری انجام داده واین کنش

(مبارزه بابدحجابی)

ازاین همون بعداست.

من که معتقدم دست های نامرئی ی دیگری دیکار.

درآخرازشماخواهشمندم که درنویسش نگرشتان دقت کنید

ومانندمن روک وبی پرده سخن نگویید

اگه میبینید من اینگونه سخن گفتم پشت من گرمه.یعنی

فامیلای گردن کلفتی

دارم و.... .بااین همه حال این آخرین بارمه که دارم ازسیاست

سخن میگویم

چون نه دانش سیاست رادارم ونه سیاسی هستم.

حالانگرش شماچیست درمورداین کنش زرح مبارزه بابدحجابی

چیست؟؟؟؟؟؟؟؟


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)

آنچه برای آگاهی هم وطننان ارجمند ایرانی در ذیر می آید متن ترجمه

نامه عمر خلیفه دوم به یزدگرد سوم ساسانی و پاسخ یزدگرد به عمر می

باشد

. نسخه اصلی این نامه ها در موزه لندن نگهداری می شود. زمان

نگاشته شدن این نامه ها مربوط می شود به پس از جنگ قادسیه و

پیش از جنگ نهاوند که حدوداً چهار ماه به طول انجامید .

از عمر بن الخطاب خلیفه مسلمین به یزدگرد سوم شاهنشاه پارس



یزدگرد ! من اینده خوبی برای تو و ملتت نمی بینم مگر اینکه

پیشنهاد مرا قبول کرده و بیعت نمایی.

زمانی سرزمین تو بر نیمی از جهان شناخته شده حکومت می

کرد لیکن اکنون چگونه افول کرده

است؟ ارتش تو در تمام جبهه ها شکست خورده و ملت تو محکوم

به فناست .

من راهی برای نجاتت به تو پیشنهاد می کنم . شروغ کن به عبادت

خدای یگانه , یک خدای واحد ,

تنها خدایی که خالق همه چیز در جهان است. ما پیغام او را برای

تو و جهان میاوریم,

او که خدای حقیقی است . اتش پرستی را متوقف کن , به ملتت

فرمان ده اتش پرستی را که

کذب می باشد متوقف کنند, به ما بپیوندند برای پیوستن به حقیقتالله

خدای حقیقی را بپرستید,

خالق جهان را . الله را پرستش نمایید و اسلام را بعنوان راه

رستگاری خود قبول کنید .

اکنون به راههای شرک و پرستش کذب پایان داده و اسلام بیاورید

تا بتوانید الله اکبر را

بعنوان ناجی خود قبول کنید . با اجرای این , تو تنها راه بقای خود

و صلح برای پارسیان

را پیدا خواهی نمود . اگر تو بدانی چه چیزی برای پارسیان بهتر

است, تو این راه را انتخاب

خواهی کرد. بیعت تنها راه می باشد. " الله اکبر "


عمربن الخطاب


پاسخ یزدگرد سوم به نامه عمر بن الخطاب


از: شاهنشاه, شاه پارس و غیره , شاه خیلی از کشورها, شاه اریایی

ها و غیراریایی ها , شاه پارس ها,

وخیلی دیگر از نژادها و نیز تازیان , شاهنشاه پارس, یزدگرد سوم

ساسانیبه به: عمر بن الخطاب, خلیفه تازی

بنام اهورا مزدا, افریننده جان و خرد. تو درنامه ات نوشته ای

میخواهی ما را بسوی خداوندت

الله اکبر هدایت کنی, بدون دانستن این حقیقت که ما که هستیم و ما

چه چیز را پرستش مینماییم !

شگفت انگیز است که تو در جایگاه خلیفه تازیان تکیه زده ای ! با

اینکه خردت به مانند یک

ولگرد پست تازی است, ولگردی در بیابان تازیان و مانند یک مرد

قبیله ای بادیه نشین !

مردک ! تو به من پیشنهاد میکنی که یک ایزد یگانه و یکتا را

پرستش نمایم بدون اینکه بدانی

هزاران سال است که پارس ها ایزد یکتا را پرستش نموده و پنج

نوبت در روز او را عبادت

مینمایند ! سالهاست که در این سرزمین فرهنگ و هنر, راه عادی

زندگی بوده است .

زمانیکه ما سنت میهمان نوازی و کردارهای نیک را در گیتی پایه

گذاری نموده و پرچم

" پندار نیک , گفتار نیک, کردار نیک" را برافراشتیم, تو , نیاکانت

بیابان گردی می کردید,

سوسمار میخوردید زیرا که چیز دیگری برای تغذیه خود نداشتید

و دختران بیگناه خود را

زنده بگور می نمودید . مردم تازی هیچگونه ارزشی برای

افریدگان خداوند قائل نیستند !

شما فرزندان خدا را گردن میزنید حتی اسیران جنگی را, به زنان

تجاوز میکنید, دختران خود

را زنده بگور می نمایید, به کاروانها یورش می برید, قتل عام می

کنید , زنان مردم را دزدیده

و اموال انها را به یغما می برید ! قلب شما از سنگ ساخته شده,

ما تمام این اعمال اهریمنی را

که شما مرتکب می شوید محکوم می کنیم . چگونه شما می توانید

به ما راه خدایی را تعلیم داده

در حالیکه این گونه اعمال را مرتکب می شوید؟ تو به من می

گویی پرستش اتش را متوقف کنم

! ما ما پارسها عشق افریدگار و نیروی او را در روشنی افتاب

و گرمای اتش مشاهده می نماییم

روشنی و گرمای افتاب و اتش , ما را قادر می سازد تا نور

حقیقت را مشاهده نموده و قلبهایمان

را به افریدگار وبه یکدیگر شعله ور نماییم. به ما کمک میکند تا به

یکدیگر مهرورزیم, ما را روشن

نموده و قادر می سازد تا شعله مزدا را در قلبهایمان زنده

نگاهداریم. خداوندگار ما اهورا مزداست و

عجیب است که شما مردم نیز, او را تازه کشف کرده و او را بنام

الله اکبر نامگذاری نمودید !

اما ما مثل شما نیستیم, ما با شما در یک رده نیستیم . ما به نوع بشر

کمک می کنیم,

ما عشق را درمیان بشریت می گسترانیم, ما نیکی را در زمین می

گسترانیم,

هزاران سال است که ما در حال گسترش فرهنگ خود بوده اما در

راستای احترام به فرهنگ های

دیگر گیتی,در حالیکه شما بنام الله سرزمین های دیگر را مورد

تاخت و تاز قرار می دهید !

شما مردم را قتل عام می کنید , قحط و قلا میاورید, ترس وفقر

برای دیگران, شما بنام الله

اهریمن می افرینید . چه کسی مسئول این همه بدبختی است ؟

ایا این الله است که به شما فرمان میدهد تا بکشید غارت نمایید و

تخریب کنید؟ ایا این شما رهروان

الله هستید که بنام او این اعمال را انجام میدهید؟ یا هر دو؟

شما از گرمای بیابان ها و سرزمین های سوخته بی حاصل وبدون

منابع برخاسته ,شما می خواهید از

طریق لشگر کشی و زور شمشیرهایتان به مردم درس عشق به

خدا دهید, شما وحشیان بیابانی هستید,

در حالیکه می خواهید به مردم شهرنشین مانند ما که هزاران سال

است در شهرها زندگی می کنند,

درس عشق به خدا بدهید ! ما هزاران سال فرهنگ در پشت

سرداریم,

که براستی یک ابزار نیرومند می باشد ! به ما بگویید ؟ با تمام

لشگر کشی هایتان , توحش کشتار

و قحط و قلا بنام الله اکبر, شما به این ارتش اسلام چه اموخته اید؟

شما چه چیز به مسلمانان اموخته اید که بران ابرام می ورزید تا

انرا به دیگر ملل غیر مسلمان نیز

بیاموزید؟ شما چه فرهنگی از این الله خود اموخته اید, که حالا می

خواهید به زور انرا به دیگران

تعلیم دهید؟افسوس, اه افسوس ...... که امروز ارتش های پارسی

اهورا از ارتش های الله پرست

شما شکست خورده اند . ا کنون . مردم ما میباید همان خدا را

پرستش نمایند, همان پنج نوبت در

روز را, اما با زور شمشیر که او را الله صدا کنند و او را به

عربی عبادت نمایند,

زیرا که الله شما تنها عربی می فهمد ! پیشنهاد می نمایم , تو و دار

و دسته راهزنت بساط خود را

جمع نموده و به بیابان های خود به جایی که در ان زندگی می

کردید برگردید . انها را به جایی برگردان

که دران عادت به سوختن در گرمای افتاب را دارند, زندگانی

قبیله ای , خوردن سوسمار و نوشیدن شیر

شتر . من اجازه نخواهم داد که تو دار ودسته راهزنت را در

سرزمین های حاصلخیز, شهرهای

متمدن و ملت شکوهمند ما ازاد گذاری . این " جانوران قسی القلب"

را , برای قتل عام مردم ما ,

دزدیدن زنان و فرزندان ما, تجاوز به زنان ما و فرستادن

دخترانمان به مکه بعنوان اسیر, ازاد مگذار !

به انها اجازه نده تا بنام الله اکبر مرتکب اینگونه اعمال شوند, به

رفتار جنایتکارانه خود پایان ده.

اریایی ها بخشنده , گرم میهمان نواز, و مردمی نجیب بوده و هر

جایی که رفته اند, انها بذر دوستی

خود را گسترانده اند , عشق , خرد و حقیقت. بنا براین , انها نباید

تو و مردمت را برای رفتار

جنایتکارانه و راهزنی مجازات نمایند.

من از تو درخواست می کنم که با الله اکبر خودت در بیابانهایت

بمان و به شهرهای متمدن ما نزدیک

مشو, زیرا که اعتقادات تو خیلی" مهیب و رفتارت " بسیار

وحشیانه " می باشد.


محل امضای یزدگرد سوم

شاهنشاه یزدگرد سوم ساسانی


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
پنج شنبه 84 بهمن 27 ساعت 11:20 عصرروزشیدایان ایرانی خجسته باد.
۲۹ بهمن، یعنی تنها ۳ روز پس از جشن والنتاین "سپندار مذگان" یا "اسفندار مذگان" نام دارد.

فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان "روز عشق" به این صورت است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و هر یک از ۱۲ ماه و ۳۰ روز برای خودشان نام ویژه ای داشتند.

بدین ترتیب در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می شده است که در همان روزی که نامش با نام همان ماه یکی بود جشنی ترتیب می دادند. مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت و که در ماه مهر، "مهرگان" لقب می گرفت. همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همین عنوان می گرفتند.

گفتنی است که سپندار مذ لقب زمین است. یعنی گستراننده، مقدس و فروتن و زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد و به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند.

سپندار مذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با مهربانی پیشکشی می دادند. مردان نیز زنان و دختران را بزرگ داشته و به آنها هدیه داده و از آنها پیروی می کردند.

فرهنگ باستانی ایران بر اساس شادی و نیرو دادن به بشر و برابری حقوق زنان و مردان بوده است و به همین دلیل به کوچکترین بهانه ای شادی و سپاسگزاری از همنوعان در برنامه ی کار قرار میگرفت.

متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
سه شنبه 84 بهمن 18 ساعت 12:23 صبحولنتاین
ولنتاِن کشِش مسِحی بود که در سده ی سوم پس از زادروز عِسی پسر مرِِِیم در رم میزیست.

کلو دیوس دوم امپراتور رم تصمیم گرفت پیوند زناشویی را بر مردان جوان ممنوع کند.

زیرا فکر میکرد مردان تنها از مردانی که همسر و خانواده دارند سربازان بهتری میشوند.

ولنتاین پارسا در مقابل این فرمان بیدادگرانه مقاومت کردو همچون گذشته پیوند زناشویی

دلدادگان جوان را روان ساخت.

امپراتور او را به مرگ محکوم کرد.

ولنتاین پارسا در زندان به دختر زندانبان خود مهر بست

او نخستین کسی بود که به دلدار خود هدیه ی ولنتاین داد

او در سال ۲۷۰ پیش از رفتن به سوی مرگ به جرم وفاداری به آرمان مهربانی در پایان نامه

به دلدار خود نوشت:

از ولنتاین تو.


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
چهارشنبه 84 شهریور 30 ساعت 12:42 صبح13

ای دانش آموزان!

استوارباشید درکوشش،

پیروز -  درآموزش؛

درود بادبرشما فراوان!

آیامیدانید؟ 

دانش آموزی میاستد کوششی روانی،

چون نمیآید ازخامی ونادانی،

 ازسستی وناتوانی؛

میآید ازیاد وهوش وخردی آرمانی،

میآورد اندیشش ودانش وکوششی جهانی!

                                               نویسشگردان ــ کیوان


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
سه شنبه 84 شهریور 1 ساعت 11:2 عصر12

ای‏دانش‏آموزان!

درودبادبرشمافراوان!

هنگامی، کی‏نامه‏ی‏کیوان‏را‏برای‏شمامیفرستادم، بآن‏میاندیشیدم:

چه‏نیک‏سخن‏گفته‏او‏باشما!

من‏هرگز‏نشنفته‏بودم،کسی‏دانش‏آموزان‏را« دل‏افروزان‏ایران‏» نامد؛

براستی‏این‏دل‏افروزان‏چی‏سان‏میبایندایران‏راسرافرازند؟!

من‏چویک‏دانش‏آموزازشمامیپرسم‏:

آیاجزازراه‏پالایش‏‏پارسی‏ازبیگانه‏واژگان؟!

‏ کیوان‏پیش‏رویمان‏میگزاردروانشناسی‏وایرانشناسی‏را؛

آیاروانشناسی‏وایرانشناسی‏میتواندبرآیدجزازراه‏زبانشناسی؟!

بامیدآن،چه‏دردیگرنامه‏های‏کیوان‏یابیم‏پاسخ‏باین‏پرسشها. ‏

         

                      نویسشگردان‏ــ بیژن


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
شنبه 84 مرداد 1 ساعت 6:47 عصر11

درودفراوان‏برگرامی‏دانش‏آموزان!

چندی‏پیش‏نوسشگردان‏شوخی‏نامه‏ی«دری‏وری»کیوان‏سپهری‏

پنجره‏ی‏دانش‏آموزان‏رابمن‏نموده، ازمن‏خواهست:

‏پنجره‏گردانی‏ی‏آن‏راپزیزم؛

من‏آن‏راخوانده، ازآن‏بسیار‏شادشده،ازدل‏وجان‏پزیرفتم..  اینک‏نخستین‏نامه‏راازآن‏پنجره‏برای‏شما‏میآورم:

 

« ای دانش آموزان!

ایران میاستدپرفروغ از شما دل افروزان،

درود باد برشما فراوان!

من نامیده میشوم کیوان سپهری،

ازدانش آموزی ندیده ام هرگزبیمهری،

اکنون دردانشگاه میخوانم روانشناسی،

برای شما مینویسم ازایرانشناسی؛

باشد، بیشتر اندیشید به ایران،

باشد، سرافراز باشید درجهان.»

                      نویسشگردان  ــ بیژن


متن فوق توسط: بیژن نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
<      1   2   3      >

درباره خودم
شیدایی
بیژن
لوگوی من
شیدایی
لوگوی دوستان من


اشتراک در خبرنامه